کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگر آن گربه در بریانی آویخت

    ربود از سفره بریانی و بگریخت

    یکی شد تا ز پیشش ره بگیرد

    مگر آن گربه را ناگه بگیرد

    عزیزی آن بدید از دور ناگاه

    که می‌زد گربه را آن مرد در راه

    بدو گفت ای ز دل رفته قرارت

    بیفتادست با این گربه کارت

    تو آن سگ را زن ای سگ طبع ناساز

    که بریانی ستاند گربه را باز

    زهی خوش با سگی تازی نشسته

    بپیش سگ بدمسازی نشسته

    بپیش سگ بسوزن دادن آیند

    چو سوزن داده شد تیغ آزمایند

    بکار سگ بسی گردی تو شیری

    هنوز این سگ نیاوردست سیری

    تو سگ را بند کن روزی نهاست

    که گردن بستهٔ با سگ گشادست

    فرو ماندی همی چون مبتلایی

    که چون قوتی بدست آری ز جایی

    تو بر رزاق ایمن باش آخر

    صبوری ورز وساکن باش آخر

    ز کافر می‌نگیرد رزق خود باز

    کجا گیرد ز مرد پر خرد باز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha