کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی صورت درآمد ماه پیکر

    نهاده همچو گردون پای بر سر

    رخی مانند ماه آسمان داشت

    ولیک از پنج ماه نوفغان داشت

    تپانچه بر رخ چون ماه میخورد

    چنان کز درد آن فریاد میکرد

    چنان میتافت رویش از برون دست

    که از چستی بچنبر می برون جست

    چو آوازش بچنبر جان برآورد

    سر بسیار کس در چنبر آورد

    چو گردون چنبری گشت آشکاره

    جلاجل چنبرش همچون ستاره

    سه چیز مختلف او را تن آمد

    ز حیوان ونبات و معدن آمد

    دو روی و چار گوشش بود و سرنه

    بسی زد حلقه از هر سوی و درنه

    چو می بنواخت از مهر دلش دوست

    ازان شادی نمیگنجید در پوست

    اگرچه دید روی دوست بیرون

    نیامد پیش او از پوست بیرون

    اگرچه پوست از آهو رسیدش

    ولی شیرافگنی نیکو رسیدش

    چو آن بی پا و سر برداشت آواز

    نمیدانست کس از پای، سر، باز

    چو آواز خوشش بیهوش میداشت

    خوش آوازی خود را گوش میداشت

    بهر پرده رهش پیوسته بودی

    ولکین پردهٔ او بسته بودی

    نگاری ماهروی از پرده برخاست

    بزد آن کوژ را در پردهٔ راست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha