کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یوسف صدیق در زندان شاه

    دید روح القدس را آنجایگاه

    گفت ای سر تاقدم جان نفیس

    در چه کاری تو دراینجای خسیس

    در میان عاصیان چون آمدی

    کز کنار سدره بیرون آمدی

    گفت پیشت آمدم ای رهنمای

    تا بگویم من که میگوید خدای

    تو چه بد دیدی ز ما کاین جایگاه

    جستهٔ از ما بغیر ما پناه

    مرد را خواندی چه خواهد بود نیز

    تا برد پیغام تو سوی عزیز

    چون بوددر کار رب العزه یار

    کی گشاید از عزیز مصر کار

    کی عزیز مصر داند کار تو

    بس بود چون من عزیزی یار تو

    یار تو چون من عزیزی کارساز

    با عزیزی آن چنان گوئی تو راز

    در عتاب اینت اگر من چند سال

    حبس نکنم نه خدایم ذوالجلال

    ناز معشوقان اگر آتش بود

    تو بجان میکش که نازی خوش بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha