کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کرد ازمکه عمر عزم سفر

    در سرای آبستنی بودش مگر

    گفت الهی ای جهان روشن بتو

    رفتم و طفلم سپردم من بتو

    چون عمر القصه بازآمد زراه

    مرده بود آبستنش از دیرگاه

    از سر گور زن آوازی رسید

    کانچه بسپردی بیا کامد پدید

    رفت امیرالمؤمنین بگشاد خاک

    دید آن زن نیمهٔ ریزیده پاک

    نیم دیگر زنده بود و تازه بود

    طفل را زو شیر بی اندازه بود

    در گرفته بود طفلش آن زمان

    ای عجب پستان مادر در هان

    برگرفت او را عمر زانجایگاه

    هاتفیش آواز داد از پیشگاه

    کانچه بسپردی بحق با تو سپرد

    مادرش را چون بنسپردی بمرد

    عصمت حق گر نباشد دسترس

    خلق در عصمت نماند یک نفس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha