به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میرداماد

میردامادرباعی هاشمارهٔ ۱۷۸: ای خدمت تو ز زندگانی خوشتر

620عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای خدمت تو ز زندگانی خوشتر

وی عهد تو از دور جوانی خوشتر

دریاب مرا که نیست فریاد رسی

از عدل تو ای آصف ثانی خوشتر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۷: افتاد دلم درتک و پوئی دیگر 2شمارهٔ ۱۷۸: ای خدمت تو ز زندگانی خوشتر 3شمارهٔ ۱۷۹: ای درد تو جان عاشقان را افسر 4شمارهٔ ۱۸۰: ای دوست بیا و دل آواره ببر 5شمارهٔ ۱۸۱: ای مایه آرایش دکان هنر 6شمارهٔ ۱۸۲: ای مایه زیب زندگانی چو هنر 7شمارهٔ ۱۸۳: با عشق نشین دگر تو ای دل زنهار 8شمارهٔ ۱۸۴: در ساغر دل خون ز شراب اولیتر 9شمارهٔ ۱۸۵: آن جوهری جان که مرا عمر دراز 10شمارهٔ ۱۸۶: چون خواست مرا دور جهان شعبده باز 11شمارهٔ ۱۸۷: دل سیر نگردد از غم دوست چو آز 12شمارهٔ ۱۸۸: یاد شب وصل آن مه مهر افروز 13شمارهٔ ۱۸۹: بیروی تو آرام ندارم هرگز 14شمارهٔ ۱۹۰: ای سینه به آتش غم عشق بساز 15شمارهٔ ۱۹۱: ای دل به فراق یار بگداز و بسوز 16شمارهٔ ۱۹۲: در وصف تو خلق دو جهان از آغاز 17شمارهٔ ۱۹۳: ای داغ غم تو بر جبین ها که مپرس 18شمارهٔ ۱۹۴: ای ریخته خونها به زمین ها که مپرس 19شمارهٔ ۱۹۵: خواهم شود این زمانه را در نفیس 20شمارهٔ ۱۹۶: سوز غم عشق تو به دل ما را بس 21شمارهٔ ۱۹۷: آن نامه که درد ماش چون در درگوش 22شمارهٔ ۱۹۸: ای از تو سرای دل پر افغان و خروش 23شمارهٔ ۱۹۹: چون گرد بلا خاست ز میدان وداع 24شمارهٔ ۲۰۰: ای در ولایت ترا کعبه صدف 25شمارهٔ ۲۰۱: خورشید همی هراسد از روزن عشق 26شمارهٔ ۲۰۲: دل گشته ز دوریت به مردن نزدیک 27شمارهٔ ۲۰۳: این کاخ هزار در که باشد صد رنگ 28شمارهٔ ۲۰۴: تا چند رخ از آز و شره پر آژنگ 29شمارهٔ ۲۰۵: از حسن تو ای فارس میدان جمال 30شمارهٔ ۲۰۶: ای دست شکوه تو قوی از اقبال 31شمارهٔ ۲۰۷: بگذار که در عشق بفرساید دل 32شمارهٔ ۲۰۸: دی قاصد نامه ای که از منزل دل 33شمارهٔ ۲۰۹: یاد نمک صحبتت ای مهر گسل 34شمارهٔ ۲۱۰: یارب به حق محمد آن ختم رسل 35شمارهٔ ۲۱۱: اعیان جهان نیست پسند عاقل 36شمارهٔ ۲۱۲: گردید الف قامت ما آخر دال 37شمارهٔ ۲۱۳: آیند ملائک سحر از عرش عظیم 38شمارهٔ ۲۱۴: آئینه به کف حسن پرستی دیدم 39شمارهٔ ۲۱۵: از شوق تو شاها به جهان آمده ام 40شمارهٔ ۲۱۶: از صحبت خلق دیده بر دوخته ام 41شمارهٔ ۲۱۷: از عشق تو در سر هوسی داشته ام 42شمارهٔ ۲۱۸: از نور رخ تو چون بیارایم چشم 43شمارهٔ ۲۱۹: افتاده به روزگار کارم چکنم 44شمارهٔ ۲۲۰: امشب به غم تو با قضا کوشیدم 45شمارهٔ ۲۲۱: اشراق یکی راه فلک ساز کنم 46شمارهٔ ۲۲۲: ای آنکه بجز رهت رهی نسپارم 47شمارهٔ ۲۲۳: ای وقف غمت سراچه تنگ دلم 48شمارهٔ ۲۲۴: ای بیهشی عشق تو فرهنگ دلم 49شمارهٔ ۲۲۵: این چرخ کدوئیست کهن باده منم 50شمارهٔ ۲۲۶: ای جان من از عشق تو پیمانه غم 51شمارهٔ ۲۲۷: ای عشق تو کرده غارت ایمانم 52شمارهٔ ۲۲۸: ای در ته دریای گناهان شده گم 53شمارهٔ ۲۲۹: با آتش دل به عشق همخوابه شدم 54شمارهٔ ۲۳۰: با خون جگر ز شوق جانان گریم 55شمارهٔ ۲۳۱: با خوی تو لاف آشنائی چه زنم 56شمارهٔ ۲۳۲: بر تیر تو دیده گفتم آماج کنم 57شمارهٔ ۲۳۳: بالعل تو تنگ های شکر چکنم 58شمارهٔ ۲۳۴: تا با سر زلفت آشنائی دارم 59شمارهٔ ۲۳۵: تاعشق تو در گشود بر روی دلم 60شمارهٔ ۲۳۶: تا با غم دوست عهد صحبت بستم 61شمارهٔ ۲۳۷: تا عهد وصال گنج عشقت بستم 62شمارهٔ ۲۳۸: تانیت صحبت وصالت بستم 63شمارهٔ ۲۳۹: تسخیر ممالک معانی کردم 64شمارهٔ ۲۴۰: خون شد جگرم که غرق خون باد دلم 65شمارهٔ ۲۴۱: خاکستر گلخن عدم باد دلم 66شمارهٔ ۲۴۲: خواهم هدف تیر عتابت باشم 67شمارهٔ ۲۴۳: در گلشن ایجادم اگر خار توام 68شمارهٔ ۲۴۴: دل مخزن اسرار الهی کردم 69شمارهٔ ۲۴۵: در خانه عشق تا که من بنشستم 70شمارهٔ ۲۴۶: دی با یاری بسوی گرمابه شدم 71شمارهٔ ۲۴۷: در دیده چو خار گشته خوابم چکنم 72شمارهٔ ۲۴۸: دلدار نشد به وصل یارم چکنم 73شمارهٔ ۲۴۹: رهبان کلیسیای دوران شده ام 74شمارهٔ ۲۵۰: رخت خود از اینسوی برون بربستم 75شمارهٔ ۲۵۱: کی باد ز شر تن اخسا برهیم 76شمارهٔ ۲۵۲: کو مرگ که مایه حیاتش گیرم 77شمارهٔ ۲۵۳: گفتم روم از عشق تو در معدن غم 78شمارهٔ ۲۵۴: گفتم به تو ای نورده روزن چشم 79شمارهٔ ۲۵۵: گاهی آتش از تف درون می سازم 80شمارهٔ ۲۵۶: ما سطح فلک قعر زمین می شمریم 81شمارهٔ ۲۵۷: مرغ چمن وصلم و چون اهرمنم 82شمارهٔ ۲۵۸: من علم گیاه حرم توحیدم 83شمارهٔ ۲۵۹: موسایم و در طور لقا می طلبم 84شمارهٔ ۲۶۰: مائیم که با فقر و فنا ساخته ایم 85شمارهٔ ۲۶۱: من خالق کن فکان ترا می دانم 86شمارهٔ ۲۶۲: نه در خور داغ تو جبینی دارم 87شمارهٔ ۲۶۳: یکباره بترک دار دنیاگفتم 88شمارهٔ ۲۶۴: دنیا نه به خاک نه به آبش میدان 89شمارهٔ ۲۶۵: آکنده به آتش دل بی حاصل من 90شمارهٔ ۲۶۶: آن نیستی اینکه نام داری انسان 91شمارهٔ ۲۶۷: ای زلف سیه کرده بلای دل من 92شمارهٔ ۲۶۸: ای کهتر فضل تو هزار افلاطون 93شمارهٔ ۲۶۹: ای وصل تو اختر مراد دل من 94شمارهٔ ۲۷۰: اکنون که شدی مه خرد برده من 95شمارهٔ ۲۷۱: ای زنگ غمت صیقل آئینه من 96شمارهٔ ۲۷۲: ای یاد تو سرمایه بیهوشی من 97شمارهٔ ۲۷۳: ای خون ز تو باده روان دل من 98شمارهٔ ۲۷۴: ای باد سلام من نومید رسان 99شمارهٔ ۲۷۵: ای خون دل از عشق تو در گردن من 100شمارهٔ ۲۷۶: ای وصل تو ناداشته پاس دل من 101شمارهٔ ۲۷۷: ای گلخن غم کرده سرای دل من 102شمارهٔ ۲۷۸: ای عشق تو فرخنده همای دل من 103شمارهٔ ۲۷۹: ای زلف تو جزیه گیر عود دل من 104شمارهٔ ۲۸۰: اشراق دل از غم بتان شاد مکن 105شمارهٔ ۲۸۱: ای ز آتش غم نهفته چاک دل من 106شمارهٔ ۲۸۲: ای عشق تو نور خانه سوز دل من 107شمارهٔ ۲۸۳: ای آتش تو مرهم داغ دل من 108شمارهٔ ۲۸۴: ای وهم تو از مزیفاتی بس کن 109شمارهٔ ۲۸۵: ای دیده عقل کلبه نقاشی کن 110شمارهٔ ۲۸۶: ای مرهم زخم اندرون دل من 111شمارهٔ ۲۸۷: این پند نگاهدار هموار ای تن 112شمارهٔ ۲۸۸: تا یافت شود مگر برای دل من 113شمارهٔ ۲۸۹: تا دور شدی ز چشم غمدیده من 114شمارهٔ ۲۹۰: تیغ از تو ولبیک نهانی از من 115شمارهٔ ۲۹۱: از جاهت صدرا گرفته باج از گردون 116شمارهٔ ۲۹۲: چندانکه نمود بیش کوشش دل من 117شمارهٔ ۲۹۳: چون جزر اصم گوش طبیب دوران 118شمارهٔ ۲۹۴: در سینه چودوزخ آتشی کردم من 119شمارهٔ ۲۹۵: شاها ز زمانه گم شد آسایش من 120شمارهٔ ۲۹۶: گر تیغ غمش ز جان کشد کینه من 121شمارهٔ ۲۹۷: می آمد دی بسان اقبال شهان 122شمارهٔ ۲۹۸: هر روز ز بهر دل بیحاصل من 123شمارهٔ ۲۹۹: یک چند دلافرامش از دنیا کن 124شمارهٔ ۳۰۰: یارب که بکوی خویش پابستم کن 125شمارهٔ ۳۰۱: یارب به که گویم اندرین دیر کهن 126شمارهٔ ۳۰۲: بر پهنه دهر خنگ بیداد مران 127شمارهٔ ۳۰۳: یک عمر اسیر درد پنهان بودن 128شمارهٔ ۳۰۴: یاد آور روی دوست را گل می دان 129شمارهٔ ۳۰۵: ای دوست منم ز جرم شرمنده تو 130شمارهٔ ۳۰۶: ای دیده زکات گیر نظاره تو 131شمارهٔ ۳۰۷: ای راحت سینه سینه رنجور از تو 132شمارهٔ ۳۰۸: ای صبح خجل ز روی فرخنده تو 133شمارهٔ ۳۰۹: جان چون تن و تن چو جان کند قدرت ت ...134شمارهٔ ۳۱۰: در بزم محبت امشب از دولت تو 135شمارهٔ ۳۱۱: شد غرفه به خون جگر آواره تو 136شمارهٔ ۳۱۲: کو عمر که داد عیش بستانم ازو 137شمارهٔ ۳۱۳: هرتن که سرشت بد بود محضر او 138شمارهٔ ۳۱۴: مستیم و خراب کنج میخانه تو 139شمارهٔ ۳۱۵: ای دل نشدی تا به ره عشق آگاه 140شمارهٔ ۳۱۶: در راه تو دیوانه شدن ما را به 141شمارهٔ ۳۱۷: ای سرو ز بالای تو پست افتاده 142شمارهٔ ۳۱۸: دل در غمت از دو کون برداشته به 143شمارهٔ ۳۱۹: جز راه صفا بهیچ ره پای منه 144شمارهٔ ۳۲۰: سر گشتگی دور زمان یعنی چه 145شمارهٔ ۳۲۱: ای عشق مگر مایه بود آمده ای 146شمارهٔ ۳۲۲: من کیستم از خویش به تنگ آمده ای 147شمارهٔ ۳۲۳: من کیستم ای شوخ دل از کف شده ای 148شمارهٔ ۳۲۴: ای تیره شب فراق آخر به سر آی 149شمارهٔ ۳۲۵: از گردش نه مدار غافل نشوی 150شمارهٔ ۳۲۶: اشراق تو هستی ثمر بید کنی 151شمارهٔ ۳۲۷: ای دل تا کی به هرزه تدبیر کنی 152شمارهٔ ۳۲۸: ای دل ز چه از علم وسیطی نکنی 153شمارهٔ ۳۲۹: ای دیده ز اشک بی متاعم نکنی 154شمارهٔ ۳۳۰: ای دیده دگر خرد تباهی نکنی 155شمارهٔ ۳۳۱: ای دیده به آتش آشنائی نکنی 156شمارهٔ ۳۳۲: ای دیده به روشنی چو اختر بادی 157شمارهٔ ۳۳۳: تا روز رخت شد چو شراب عنبی 158شمارهٔ ۳۳۴: تاراج متاع اختیارم کردی 159شمارهٔ ۳۳۵: دل پیش غمت جزیه برد غمناکی 160شمارهٔ ۳۳۶: در ده می لعل لاله گون صافی 161شمارهٔ ۳۳۷: عمری بگذشت از آنکه در خواب شبی 162شمارهٔ ۳۳۸: گرد دل من ز غم حصاری کردی 163شمارهٔ ۳۳۹: هستی بتو قائم است و موجود توئی 164شمارهٔ ۳۴۰: یکدم ز دل فکار بیرون نروی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ