به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میرداماد

میردامادرباعی هاشمارهٔ ۲۰۲: دل گشته ز دوریت به مردن نزدیک

610عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل گشته ز دوریت به مردن نزدیک

بی نور تو خانه وجودم تاریک

تشنه شده ام به شعله آتش تو

همچون که شود به آب تابستان ریک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۱: خورشید همی هراسد از روزن عشق 2شمارهٔ ۲۰۲: دل گشته ز دوریت به مردن نزدیک 3شمارهٔ ۲۰۳: این کاخ هزار در که باشد صد رنگ 4شمارهٔ ۲۰۴: تا چند رخ از آز و شره پر آژنگ 5شمارهٔ ۲۰۵: از حسن تو ای فارس میدان جمال 6شمارهٔ ۲۰۶: ای دست شکوه تو قوی از اقبال 7شمارهٔ ۲۰۷: بگذار که در عشق بفرساید دل 8شمارهٔ ۲۰۸: دی قاصد نامه ای که از منزل دل 9شمارهٔ ۲۰۹: یاد نمک صحبتت ای مهر گسل 10شمارهٔ ۲۱۰: یارب به حق محمد آن ختم رسل 11شمارهٔ ۲۱۱: اعیان جهان نیست پسند عاقل 12شمارهٔ ۲۱۲: گردید الف قامت ما آخر دال 13شمارهٔ ۲۱۳: آیند ملائک سحر از عرش عظیم 14شمارهٔ ۲۱۴: آئینه به کف حسن پرستی دیدم 15شمارهٔ ۲۱۵: از شوق تو شاها به جهان آمده ام 16شمارهٔ ۲۱۶: از صحبت خلق دیده بر دوخته ام 17شمارهٔ ۲۱۷: از عشق تو در سر هوسی داشته ام 18شمارهٔ ۲۱۸: از نور رخ تو چون بیارایم چشم 19شمارهٔ ۲۱۹: افتاده به روزگار کارم چکنم 20شمارهٔ ۲۲۰: امشب به غم تو با قضا کوشیدم 21شمارهٔ ۲۲۱: اشراق یکی راه فلک ساز کنم 22شمارهٔ ۲۲۲: ای آنکه بجز رهت رهی نسپارم 23شمارهٔ ۲۲۳: ای وقف غمت سراچه تنگ دلم 24شمارهٔ ۲۲۴: ای بیهشی عشق تو فرهنگ دلم 25شمارهٔ ۲۲۵: این چرخ کدوئیست کهن باده منم 26شمارهٔ ۲۲۶: ای جان من از عشق تو پیمانه غم 27شمارهٔ ۲۲۷: ای عشق تو کرده غارت ایمانم 28شمارهٔ ۲۲۸: ای در ته دریای گناهان شده گم 29شمارهٔ ۲۲۹: با آتش دل به عشق همخوابه شدم 30شمارهٔ ۲۳۰: با خون جگر ز شوق جانان گریم 31شمارهٔ ۲۳۱: با خوی تو لاف آشنائی چه زنم 32شمارهٔ ۲۳۲: بر تیر تو دیده گفتم آماج کنم 33شمارهٔ ۲۳۳: بالعل تو تنگ های شکر چکنم 34شمارهٔ ۲۳۴: تا با سر زلفت آشنائی دارم 35شمارهٔ ۲۳۵: تاعشق تو در گشود بر روی دلم 36شمارهٔ ۲۳۶: تا با غم دوست عهد صحبت بستم 37شمارهٔ ۲۳۷: تا عهد وصال گنج عشقت بستم 38شمارهٔ ۲۳۸: تانیت صحبت وصالت بستم 39شمارهٔ ۲۳۹: تسخیر ممالک معانی کردم 40شمارهٔ ۲۴۰: خون شد جگرم که غرق خون باد دلم 41شمارهٔ ۲۴۱: خاکستر گلخن عدم باد دلم 42شمارهٔ ۲۴۲: خواهم هدف تیر عتابت باشم 43شمارهٔ ۲۴۳: در گلشن ایجادم اگر خار توام 44شمارهٔ ۲۴۴: دل مخزن اسرار الهی کردم 45شمارهٔ ۲۴۵: در خانه عشق تا که من بنشستم 46شمارهٔ ۲۴۶: دی با یاری بسوی گرمابه شدم 47شمارهٔ ۲۴۷: در دیده چو خار گشته خوابم چکنم 48شمارهٔ ۲۴۸: دلدار نشد به وصل یارم چکنم 49شمارهٔ ۲۴۹: رهبان کلیسیای دوران شده ام 50شمارهٔ ۲۵۰: رخت خود از اینسوی برون بربستم 51شمارهٔ ۲۵۱: کی باد ز شر تن اخسا برهیم 52شمارهٔ ۲۵۲: کو مرگ که مایه حیاتش گیرم 53شمارهٔ ۲۵۳: گفتم روم از عشق تو در معدن غم 54شمارهٔ ۲۵۴: گفتم به تو ای نورده روزن چشم 55شمارهٔ ۲۵۵: گاهی آتش از تف درون می سازم 56شمارهٔ ۲۵۶: ما سطح فلک قعر زمین می شمریم 57شمارهٔ ۲۵۷: مرغ چمن وصلم و چون اهرمنم 58شمارهٔ ۲۵۸: من علم گیاه حرم توحیدم 59شمارهٔ ۲۵۹: موسایم و در طور لقا می طلبم 60شمارهٔ ۲۶۰: مائیم که با فقر و فنا ساخته ایم 61شمارهٔ ۲۶۱: من خالق کن فکان ترا می دانم 62شمارهٔ ۲۶۲: نه در خور داغ تو جبینی دارم 63شمارهٔ ۲۶۳: یکباره بترک دار دنیاگفتم 64شمارهٔ ۲۶۴: دنیا نه به خاک نه به آبش میدان 65شمارهٔ ۲۶۵: آکنده به آتش دل بی حاصل من 66شمارهٔ ۲۶۶: آن نیستی اینکه نام داری انسان 67شمارهٔ ۲۶۷: ای زلف سیه کرده بلای دل من 68شمارهٔ ۲۶۸: ای کهتر فضل تو هزار افلاطون 69شمارهٔ ۲۶۹: ای وصل تو اختر مراد دل من 70شمارهٔ ۲۷۰: اکنون که شدی مه خرد برده من 71شمارهٔ ۲۷۱: ای زنگ غمت صیقل آئینه من 72شمارهٔ ۲۷۲: ای یاد تو سرمایه بیهوشی من 73شمارهٔ ۲۷۳: ای خون ز تو باده روان دل من 74شمارهٔ ۲۷۴: ای باد سلام من نومید رسان 75شمارهٔ ۲۷۵: ای خون دل از عشق تو در گردن من 76شمارهٔ ۲۷۶: ای وصل تو ناداشته پاس دل من 77شمارهٔ ۲۷۷: ای گلخن غم کرده سرای دل من 78شمارهٔ ۲۷۸: ای عشق تو فرخنده همای دل من 79شمارهٔ ۲۷۹: ای زلف تو جزیه گیر عود دل من 80شمارهٔ ۲۸۰: اشراق دل از غم بتان شاد مکن 81شمارهٔ ۲۸۱: ای ز آتش غم نهفته چاک دل من 82شمارهٔ ۲۸۲: ای عشق تو نور خانه سوز دل من 83شمارهٔ ۲۸۳: ای آتش تو مرهم داغ دل من 84شمارهٔ ۲۸۴: ای وهم تو از مزیفاتی بس کن 85شمارهٔ ۲۸۵: ای دیده عقل کلبه نقاشی کن 86شمارهٔ ۲۸۶: ای مرهم زخم اندرون دل من 87شمارهٔ ۲۸۷: این پند نگاهدار هموار ای تن 88شمارهٔ ۲۸۸: تا یافت شود مگر برای دل من 89شمارهٔ ۲۸۹: تا دور شدی ز چشم غمدیده من 90شمارهٔ ۲۹۰: تیغ از تو ولبیک نهانی از من 91شمارهٔ ۲۹۱: از جاهت صدرا گرفته باج از گردون 92شمارهٔ ۲۹۲: چندانکه نمود بیش کوشش دل من 93شمارهٔ ۲۹۳: چون جزر اصم گوش طبیب دوران 94شمارهٔ ۲۹۴: در سینه چودوزخ آتشی کردم من 95شمارهٔ ۲۹۵: شاها ز زمانه گم شد آسایش من 96شمارهٔ ۲۹۶: گر تیغ غمش ز جان کشد کینه من 97شمارهٔ ۲۹۷: می آمد دی بسان اقبال شهان 98شمارهٔ ۲۹۸: هر روز ز بهر دل بیحاصل من 99شمارهٔ ۲۹۹: یک چند دلافرامش از دنیا کن 100شمارهٔ ۳۰۰: یارب که بکوی خویش پابستم کن 101شمارهٔ ۳۰۱: یارب به که گویم اندرین دیر کهن 102شمارهٔ ۳۰۲: بر پهنه دهر خنگ بیداد مران 103شمارهٔ ۳۰۳: یک عمر اسیر درد پنهان بودن 104شمارهٔ ۳۰۴: یاد آور روی دوست را گل می دان 105شمارهٔ ۳۰۵: ای دوست منم ز جرم شرمنده تو 106شمارهٔ ۳۰۶: ای دیده زکات گیر نظاره تو 107شمارهٔ ۳۰۷: ای راحت سینه سینه رنجور از تو 108شمارهٔ ۳۰۸: ای صبح خجل ز روی فرخنده تو 109شمارهٔ ۳۰۹: جان چون تن و تن چو جان کند قدرت ت ...110شمارهٔ ۳۱۰: در بزم محبت امشب از دولت تو 111شمارهٔ ۳۱۱: شد غرفه به خون جگر آواره تو 112شمارهٔ ۳۱۲: کو عمر که داد عیش بستانم ازو 113شمارهٔ ۳۱۳: هرتن که سرشت بد بود محضر او 114شمارهٔ ۳۱۴: مستیم و خراب کنج میخانه تو 115شمارهٔ ۳۱۵: ای دل نشدی تا به ره عشق آگاه 116شمارهٔ ۳۱۶: در راه تو دیوانه شدن ما را به 117شمارهٔ ۳۱۷: ای سرو ز بالای تو پست افتاده 118شمارهٔ ۳۱۸: دل در غمت از دو کون برداشته به 119شمارهٔ ۳۱۹: جز راه صفا بهیچ ره پای منه 120شمارهٔ ۳۲۰: سر گشتگی دور زمان یعنی چه 121شمارهٔ ۳۲۱: ای عشق مگر مایه بود آمده ای 122شمارهٔ ۳۲۲: من کیستم از خویش به تنگ آمده ای 123شمارهٔ ۳۲۳: من کیستم ای شوخ دل از کف شده ای 124شمارهٔ ۳۲۴: ای تیره شب فراق آخر به سر آی 125شمارهٔ ۳۲۵: از گردش نه مدار غافل نشوی 126شمارهٔ ۳۲۶: اشراق تو هستی ثمر بید کنی 127شمارهٔ ۳۲۷: ای دل تا کی به هرزه تدبیر کنی 128شمارهٔ ۳۲۸: ای دل ز چه از علم وسیطی نکنی 129شمارهٔ ۳۲۹: ای دیده ز اشک بی متاعم نکنی 130شمارهٔ ۳۳۰: ای دیده دگر خرد تباهی نکنی 131شمارهٔ ۳۳۱: ای دیده به آتش آشنائی نکنی 132شمارهٔ ۳۳۲: ای دیده به روشنی چو اختر بادی 133شمارهٔ ۳۳۳: تا روز رخت شد چو شراب عنبی 134شمارهٔ ۳۳۴: تاراج متاع اختیارم کردی 135شمارهٔ ۳۳۵: دل پیش غمت جزیه برد غمناکی 136شمارهٔ ۳۳۶: در ده می لعل لاله گون صافی 137شمارهٔ ۳۳۷: عمری بگذشت از آنکه در خواب شبی 138شمارهٔ ۳۳۸: گرد دل من ز غم حصاری کردی 139شمارهٔ ۳۳۹: هستی بتو قائم است و موجود توئی 140شمارهٔ ۳۴۰: یکدم ز دل فکار بیرون نروی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ