کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر خضر دهد آب بقایت به زمستان
    مستان بستان جام می از ساقی مستان
    بستان به شبستان قدح از دست نگارین
    کز روی دلارا شکند رونق بستان
    ترکی‌که به خوناب جگر دارد معجون
    در هر نظری اشک تر زهدپرستان
    لعل لب دلدار گز و خون رزان مز
    در خرقهٔ سنجاب خز و کنج شبستان
    درکش می چون خون سیاووش به بهمن
    کز نیرویش از دست رود رستم دستان
    خمر عنبی خواهم و بستانی کاو را
    نارنج غیب سیب زنخ نار دو پستان
    اینست علاج دل بیمار طبیبا
    سودم ندهد شیرهٔ عناب و سپستان
    چون بادهٔ ‌گلگون بودت‌ گو نبود گل
    فرخنده بهارست به میخواره زمستان
    خستی دلم ای دوست به دستگان نگارین
    دستان تو ای بس‌که بگویند به دستان

    *****
    بیرحمی و یک ذره وفا در دل تو نیست
    تخمیست مروت ‌که در آب و گل تو نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha