کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ماه من در جمع تا چون شمع چهر افروخته
    یک جهان ‌بروانه را از سوز غیرت سوخته
    سوزن مژگان او با رشتهٔ مشکین زلف
    دیدهٔ ما را به روی او ز حیرت دوخته
    چند از این‌خامان دلا جو‌یی علاج ‌سوز عشق
    چارهٔ این آتش سوزان بجو از سوخته
    در دل من سوز عشق و برزخ من داغ مهر
    او چو شمع و لاله دارد رخ چرا افروخته
    آب‌ آتش را کند خاموش اینک آب چشم
    در دل من آتشی از عشق یار افروخته
    غمزهٔ‌ او بی‌سبب‌ خونخواره و دلدوز نیست
    غالباً این شیوه از تیر امیر آموخته
    معتمد آن اعتماد دولت شه‌کآسمان
    خاک راهش را به صد ملک جهان نفروخته
    آصف دیوان ملک جم‌که مور تیغ او
    روز هیجا با هزاران اهرمن ‌کین توخته
    عالمی ‌در دولت ‌او سیم و زر اندوختند
    غیر قاآنی‌ که‌ گنج و شکر و صبر اندوخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha