کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنودم که می‌گفت بشوده به شیخ

    که احوال حاجی است در اضطراب

    چه من دوش خوابی عجب دیده‌ام

    که سیلی در آمد ز کوه زراب

    عمارات حاجی و پالانهاش

    همی برد و می‌کرد یکسر خراب

    یکی از خبیثان شهر این سخن

    به جایی رسانید و دادش جواب

    نمایند هر شب خران را بخواب

    که پالان گران را ببردست آب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha