کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفت محمود آن خدیو کامگار

    میخرید از بهر خود برده هزار

    پس ایاز پاک دل را آن زمان

    در مکاس جمله بستد رایگان

    آن غلامان میشدند از دور پیش

    عرضه میکردند خصلتهای خویش

    گفت آن یک من کمانکش آمدم

    گفت این در تیر آرش آمدم

    گفت آن یک نیزهٔ گردان مراست

    گفت این یک خنجر بران مراست

    گفت این یک من بدرم صد مصاف

    گفت آن یک بشکنم من کوه قاف

    گفت مردی از سر طعنه مگر

    کای ایاز اینجا چه داری تو هنر

    گفت ای سائل هنر دارم یکی

    کزدوعالم بهتر ارزد بیشکی

    بود جاسوسی مگر بشنود راز

    رفت و گفت آن راز با محمود باز

    شه بخواند او را و گفتش ای غلام

    چه هنر داری بگو با من تمام

    گفت اگر تاج خودم بر سر نهی

    جایگه سازی مرا تخت شهی

    هفت کشور زیر فرمانم کنی

    بر همه آفاق سلطانم کنی

    من نیفتم در غلط تا زندهام

    زانکه من دانم که دایم بندهام

    در زمین و آسمان خاص و عام

    نیست از فرمان بری برتر مقام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha