عطار نیشابوری
بخش سی و سوم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفت محمود آن خدیو کامگار میخرید از بهر خود برده هزار پس ایاز پاک دل را آن زمان در مکاس جمله بستد رایگان آن غلامان میشدند از دور پیش عرضه میکردند خصلتهای خویش گفت آن یک من کمانکش آمدم گفت این در تیر آرش آمدم گفت آن یک نیزهٔ گردان مراست گفت این یک خنجر بران مراست گفت این یک من بدرم صد مصاف گفت آن یک بشکنم من کوه قاف گفت مردی از سر طعنه مگر کای ایاز اینجا چه داری تو هنر گفت ای سائل هنر دارم یکی کزدوعالم بهتر ارزد بیشکی بود جاسوسی مگر بشنود راز رفت و گفت آن راز با محمود باز شه بخواند او را و گفتش ای غلام چه هنر داری بگو با من تمام گفت اگر تاج خودم بر سر نهی جایگه سازی مرا تخت شهی هفت کشور زیر فرمانم کنی بر همه آفاق سلطانم کنی من نیفتم در غلط تا زندهام زانکه من دانم که دایم بندهام در زمین و آسمان خاص و عام نیست از فرمان بری برتر مقام عطار نیشابوری