کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود آن دیوانهٔ از عشق مست

    کرد بر بالای خاکستر نشست

    هر زمانی باز میخندید خوش

    استخوانی باز میرندید خوش

    سایلی گفتش که هین برگوی حال

    گفت درخون گشتهام هفتاد سال

    تا مرا بر روی خاکستر نشاند

    چون سگم با استخوان بردر نشاند

    گرچه چون سگ نیست ره سوی ویم

    خوشدلم چون هم سگ کوی ویم

    یک اضافت گر ازو حاصل کنی

    جان خود را تا ابد کامل کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha