جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰: هر آن کس که دیده ست آن خاک پا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر آن کس که دیده ست آن خاک پا نیاید به چشمش دگر توتیا رخت را به خورشید کردم مثل بدیدم کنون از کجا تا کجا زبویت دلم همچو گل بشکفد چو بشکفتن گل ز باد صبا زهی لعل تو خاتم ملک جم رخ روشنت جام گیتی نما کی آرم من آن زلف مشکین به چنگ که جز نیم جانی ندارم بها به زندان عشقت روانم اسیر به زنجیر زلفت دلم مبتلا مکش عاشقان را به تیغ ستم که خون اسیران نباشد روا دمد هم چنان بوی مهرت از آن ز خاک جلال ار بروید گیا جلال عضد یزدی