کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رسته از شکفتگی قد و خد تو
    بر طرف باغ گل، بلب جویبار سرو
    امروز، از نهال تو ریزان بر کرم
    در هیچ عهد اگر چه نیاورده بار سرو
    سال گذشته، رفت سخن اینکه سالهاست
    تا برگرفته سایه ی خود زین دیار سرو
    گفتی که: باغبان من آن نخل بند چین
    در صحن باغ کاشته پیرار و پار سرو
    آید بخنده چون ز سرشک سحاب گل
    آید برقص چون ز نسیم بهار سرو
    زان سروها، روان کنمت شانزده نهال
    کاندر میان باغ، کشی در کنار سرو
    غافل که بر سرم نفتد سایه از یکی
    گر سرکشد ز گلشن گیتی هزار سرو
    بودم خلاصه، بر سر یک پا ز شوق من
    کآورد باغبان بهشتم سه چار سرو
    کشتم بدست خود همه را جابجا، ولی
    دیدم که مانده خالی چای چهار سرو
    منهم، سه چار بیت ز سروت بلندتر
    کردم روان، که ماند از آن شرمسار سرو
    تا پرتو افگند بتموز و دی آفتاب
    تا سایه گسترد بخزان و بهار سرو
    روز و شبت، ز جام می و شاهدان مست
    در دست آفتاب بود، درکنار سرو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha