کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به صنعا درم طفلی اندر گذشت

    چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت

    قضا نقش یوسف جمالی نکرد

    که ماهی گورش چو یونس نخورد

    در این باغ سروی نیامد بلند

    که باد اجل بیخش از بن نکند

    نهالی به سی سال گردد درخت

    ز بیخش بر آرد یکی باد سخت

    عجب نیست بر خاک اگر گل شکفت

    که چندین گل‌اندام در خاک خفت

    به دل گفتم ای ننگ مردان بمیر

    که کودک رود پاک و آلوده پیر

    ز سودا و آشفتگی بر قدش

    برانداختم سنگی از مرقدش

    ز هولم در آن جای تاریک و تنگ

    بشورید حال و بگردید رنگ

    چو باز آمدم زآن تغیر به هوش

    ز فرزند دلبندم آمد به گوش:

    گرت وحشت آمد ز تاریک جای

    به هش باش و با روشنایی در آی

    شب گور خواهی منور چو روز

    از اینجا چراغ عمل برفروز

    تن کارکن می‌بلرزد ز تب

    مبادا که نخلش نیارد رطب

    گروهی فراوان طمع ظن برند

    که گندم نیفشانده خرمن برند

    بر آن خورد سعدی که بیخی نشاند

    کسی برد خرمن که تخمی فشاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha