به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیرباعی هاشمارهٔ ۱۲: تشویش سفر با دل ناشاد بد است

1530عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تشویش سفر با دل ناشاد بد است
با دست تهی چو کار افتاد بد است
راضی شده ام به قرض هم گر باشد
می دانم اگرچه قرض بغداد بد است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱: حاسد که همه دعوی لافش پوچ است 2شمارهٔ ۱۲: تشویش سفر با دل ناشاد بد است 3شمارهٔ ۱۳: حال دلم از طرز نوایم پیداست 4شمارهٔ ۱۴: ماییم که داغ دل ما ناسور است 5شمارهٔ ۱۵: این عشق که برق عافیت پرداز است 6شمارهٔ ۱۶: بر هرچه نگاه کردم اسباب غم است 7شمارهٔ ۱۷: دیگر ز بهار، شورش مرغان است 8شمارهٔ ۱۸: مال دنیا که منعمان را جان است 9شمارهٔ ۱۹: رخشت که دمش علامت چوگان است 10شمارهٔ ۲۰: ماییم و دلی که دایم از غم خون است 11شمارهٔ ۲۱: ابروی تو از غمزه دگر پر گره است 12شمارهٔ ۲۲: دیگر ز چمن خرمی اخراج شده ست 13شمارهٔ ۲۳: با من بخت سیاه در بدمهری ست 14شمارهٔ ۲۴: امشب که فلک در پی عشرت سازی ست 15شمارهٔ ۲۵: ای دل چه نشسته ای که فرصت نفسی ست 16شمارهٔ ۲۶: از گریه ی ماست هرکجا طوفانی ست 17شمارهٔ ۲۷: ای خواجه ترا ضعیفی از پیری نیست 18شمارهٔ ۲۸: عارف که به سعی خویش از دنیا رفت 19شمارهٔ ۲۹: دردا که ز دست، یار بگزیده برفت 20شمارهٔ ۳۰: بی جذبه ی دوستان ز جا نتوان رفت 21شمارهٔ ۳۱: در بحر نیابد اگر از فیض تو قوت 22شمارهٔ ۳۲: نوروز شد و زد به گلستان ز فرح 23شمارهٔ ۳۳: جمعند در انجمن چو ارباب عناد 24شمارهٔ ۳۴: ای غمزه ی تو نهاده رسم بیداد 25شمارهٔ ۳۵: عید تو همیشه در طرب سازی باد 26شمارهٔ ۳۶: نوروز تو از گل به قدح سازی باد 27شمارهٔ ۳۷: عید تو به سامان ز طرب سازی باد 28شمارهٔ ۳۸: ایزد ما را ز لطف چون جان می داد 29شمارهٔ ۳۹: چون حرف تب تو در میان می افتد 30شمارهٔ ۴۰: کو ساقی، تا ره مروت سپرد 31شمارهٔ ۴۱: ای آن که مسیح آنچه مجمل دارد 32شمارهٔ ۴۲: در صبر اگرچه دل رسایی دارد 33شمارهٔ ۴۳: بی تاب و تبم چو شمع تن می میرد 34شمارهٔ ۴۴: دیگر به چمن نغمه ی مرغان سرشد 35شمارهٔ ۴۵: درهم دلم از بودن شهر و ده شد 36شمارهٔ ۴۶: از شوق تو خون در دل گل می جوشد 37شمارهٔ ۴۷: آن بلبل مستم که خروشم بردند 38شمارهٔ ۴۸: الماس به زخم دل فگاران ریزند 39شمارهٔ ۴۹: جمعی که به هند رانده از ایرانند 40شمارهٔ ۵۰: در خانه مرا نه بیم ماند و نه امید 41شمارهٔ ۵۱: ماییم درین گلشن پر بیم و امید 42شمارهٔ ۵۲: ای خواجه ترا چه پیرهن می باید؟43شمارهٔ ۵۳: در باغ، رخت چو سوی گل می آید 44شمارهٔ ۵۴: صبح است و نوای بلبلی می آید 45شمارهٔ ۵۵: هرکس در کینه زد، دل آزاری دید 46شمارهٔ ۵۶: عید است، دکان زهد را تخته کنید 47شمارهٔ ۵۷: ای اهل سخن از کرمت شکرگزار 48شمارهٔ ۵۸: چون چشم حسود است جهان برمن شور 49شمارهٔ ۵۹: افسوس که از شورش این بحر خطیر 50شمارهٔ ۶۰: غیر از تو، حریفان همه ای حضرت میر 51شمارهٔ ۶۱: ای بزم ترا ساغر می مجمره سوز 52شمارهٔ ۶۲: تا شد مه من سرو گلستان طبش 53شمارهٔ ۶۳: بر خواجه ببین و قامت و رفتارش 54شمارهٔ ۶۴: ای از کرم تو بخل دایم در تنگ 55شمارهٔ ۶۵: تا بلبل طبع دارد آهنگ غزل 56شمارهٔ ۶۶: باغی دارم همچو بهشت ای بلبل 57شمارهٔ ۶۷: دارم ز غم تو صد فغان اندر دل 58شمارهٔ ۶۸: تا افتادی ز صدر زین، ناشادم 59شمارهٔ ۶۹: در عشق کجا دمی به عشرت بودم؟60شمارهٔ ۷۰: ای شاخ گل این حسن قبولت نازم 61شمارهٔ ۷۱: از صحبت آن رشک ملک می ترسم 62شمارهٔ ۷۲: ای حاصل دور سال و ماه عالم 63شمارهٔ ۷۳: خود را چه اسیر غم ایام کنم؟64شمارهٔ ۷۴: دستی به چمن دراز بر گل نکنم 65شمارهٔ ۷۵: نه دل که چو گل به پیش یاری داریم 66شمارهٔ ۷۶: ما حاصل شاخسار خشکی داریم 67شمارهٔ ۷۷: ای آنکه ترا مدح و ثنا می گویم 68شمارهٔ ۷۸: آسوده نه ایم یک زمان از رفتن 69شمارهٔ ۷۹: در وادی عشق، شعله خس پوش مکن 70شمارهٔ ۸۰: زان طرف کله چو کاکل آید بیرون 71شمارهٔ ۸۱: تا آمدن تو شوق را گشت یقین 72شمارهٔ ۸۲: با هم دو برادر سیه فام ببین 73شمارهٔ ۸۳: ای آن که معانی ز تو محتاج شده 74شمارهٔ ۸۴: مهری به دلم چو نور در باصره ای 75شمارهٔ ۸۵: از تندی مرکب نه ز زین افتادی 76شمارهٔ ۸۶: هرگز نرسانیده سعادتمندی 77شمارهٔ ۸۷: ای ساغر می اگر گهر می بودی 78شمارهٔ ۸۸: ای غیر که همچون مژه از گریه تری 79شمارهٔ ۸۹: از یک طرف آشنا و غیری داری 80شمارهٔ ۹۰: این پیکر زرین که جهان گشته بسی 81شمارهٔ ۹۱: گه منع کنندم ز غم مشتاقی 82شمارهٔ ۹۲: از شورش دریاست دلم غمخورکی 83شمارهٔ ۹۳: ای دشمن اهل سخن از بی سخنی 84شمارهٔ ۹۴: چون شعله ز خویش باش افروختنی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ