کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون نوبت وجود به ابدان ما رسید
    این کار ز آفرینش آدم شد ابتدا
    پروردگار سوی ملائک خطاب کرد:
    خواهم یکی خلیفه کنم در زمین به پا
    گفتند ای علیم حکیم بزرگوار
    تسبیح می‏کنیم تو را صبح و شام ما
    در خلق آدم است چه حکمت که در زمین
    کارش به جز فساد نه و ریزش دما
    گفتا که اعتراض، شما را نمی‏رسد
    جز ما خبر ندارد ز اسرار کار ما
    مشتی ز خاک سوی من آرید از زمین
    تا ز آب و گل کنم جسد آدمی به پا
    رفتند سوی خاک و ربودند از آن کفی
    با گیرودار و محنت و با چند ماجرا
    کردش به دست خویش چهل صبحدم خمیر
    تا قابل حیات شد و مسکن قوا
    قالب چو شد تمام و در او نفخ روح شد
    زد عطسه‏ای و گفت: لک الحمد ربنا!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha