فیض کاشانی
قصیده ها
درباره خلقت حضرت آدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون نوبت وجود به ابدان ما رسید این کار ز آفرینش آدم شد ابتدا پروردگار سوی ملائک خطاب کرد: خواهم یکی خلیفه کنم در زمین به پا گفتند ای علیم حکیم بزرگوار تسبیح می‏کنیم تو را صبح و شام ما در خلق آدم است چه حکمت که در زمین کارش به جز فساد نه و ریزش دما گفتا که اعتراض، شما را نمی‏رسد جز ما خبر ندارد ز اسرار کار ما مشتی ز خاک سوی من آرید از زمین تا ز آب و گل کنم جسد آدمی به پا رفتند سوی خاک و ربودند از آن کفی با گیرودار و محنت و با چند ماجرا کردش به دست خویش چهل صبحدم خمیر تا قابل حیات شد و مسکن قوا قالب چو شد تمام و در او نفخ روح شد زد عطسه‏ای و گفت: لک الحمد ربنا! فیض کاشانی