کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از شناسایی شه عادل
    آنکه دوران ندیده چون او شه
    آن محیط کرم که گوش سؤال
    نشیند از زبان جودش نه
    آرزوها ز نقطه جودش
    صد، هزار است و، ده صد و یک، ده
    خرد از رای او گرفته فروغ
    زآفتاب است روشنایی مه
    بالد از آشنایی عفوش
    پیرهن پیرهن بخویش گنه
    میر دیوان چو گشت «زینل خان »
    آن ز نیک و بد جهان آگه
    معدلت پیشه خان عالیشان
    سر آزادگان و بنده شه
    از گریبان اهل حق عدلش
    کرده دست خلاف را کوته
    در ترازوی عدل او نکند
    کوه یک جو زیادتی برکه
    گر نویسند از گشاد کفش
    صفحه دیگر بخود نگیرد ته
    میر دیوان چو گشت، شد تاریخ:
    «میسر دیوان عدل شاهنشه »

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha