به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

واعظ قزوینی

واعظ قزوینیرباعی هاشمارهٔ ۲۴: هر چند کلام تو چو در و گهر است

1020عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر چند کلام تو چو در و گهر است
از شهد سخن کلک تو چون نیشکر است
بر گفتن خود مناز چندین واعظ
گفتن هنری نیست، شنیدن هنر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳: در رسته عاشقی،که نفعش ضرر است 2شمارهٔ ۲۴: هر چند کلام تو چو در و گهر است 3شمارهٔ ۲۵: ای آنکه بهر دمت هوای دگر است 4شمارهٔ ۲۶: ای آنکه همیشه ملک و مالت هوس است 5شمارهٔ ۲۷: از هر نعمت که در جهان دسترس است 6شمارهٔ ۲۸: دامن زن آتش فنا، این نفس است 7شمارهٔ ۲۹: آن را که نه آتش خرد خاموش است 8شمارهٔ ۳۰: آبادی از این خراب جستن غلط است 9شمارهٔ ۳۱: لذت دگر از شباب جستن غلط است 10شمارهٔ ۳۲: این راهزنان که راهروشان نام است 11شمارهٔ ۳۳: نفس تو، که تن پروریش آیین است 12شمارهٔ ۳۴: ز آن موی میان، فکر مرا جانکاه است 13شمارهٔ ۳۵: ای آنکه ترا خانه آراسته است 14شمارهٔ ۳۶: گفتم، ز چه آیا طرب از ما رفته است؟15شمارهٔ ۳۷: بشنو ز گذشتگان ترا گر گوشی است 16شمارهٔ ۳۸: عمر تو خس و، زر آتش سوزانی است 17شمارهٔ ۳۹: جایی که کسی پی نبرد، بی جایی است 18شمارهٔ ۴۰: آیینه روی دلبران، مظهر اوست 19شمارهٔ ۴۱: زین باغ، که در وی گل شادی خودروست 20شمارهٔ ۴۲: ای آنکه دلت جز بهوس مایل نیست 21شمارهٔ ۴۳: ای آنکه ترا جز غلیان همدم نیست 22شمارهٔ ۴۴: کس را چو زبان نرم خود همدم نیست!23شمارهٔ ۴۵: امید ز هر که هست، باید برداشت 24شمارهٔ ۴۶: هر بی جگری ز تنگ دنیا نگذشت 25شمارهٔ ۴۷: بر درگه خلق، بندگی ما را کشت 26شمارهٔ ۴۸: مستی جوانیم بطاعت چو نهشت 27شمارهٔ ۴۹: از بهر خلافت پیمبر بی گفت 28شمارهٔ ۵۰: دنیا، که بجلوه میکند مفتونت 29شمارهٔ ۵۱: عزت، ثمر فروتنی میگردد 30شمارهٔ ۵۲: ای آنکه همیشه در پی خوابی و خورد 31شمارهٔ ۵۳: گه در غم پوششی و، گه در غم خورد 32شمارهٔ ۵۴: عمر تو بفکر دنیی دون گذرد 33شمارهٔ ۵۵: بدخو، از خوی خود بدوزخ باشد 34شمارهٔ ۵۶: آتش اگرت ز عشق در سر باشد 35شمارهٔ ۵۷: دل، از غم نانی اگرت خون باشد 36شمارهٔ ۵۸: فرزند، برای روز بد میباشد 37شمارهٔ ۵۹: هر گز نه ترا دل غمین میباشد 38شمارهٔ ۶۰: گر شعر نه مال و ثروتم می بخشد 39شمارهٔ ۶۱: از جوش شباب، پر دلت بی غم شد 40شمارهٔ ۶۲: بی خاطر جمع، نکته دان نتوان شد 41شمارهٔ ۶۳: ای آنکه بجمع سیم و زر حرصت خواند 42شمارهٔ ۶۴: نی در سر شوق و، نی بدل پروا ماند 43شمارهٔ ۶۵: نی سفره، نه کاسه، نی طبق میماند 44شمارهٔ ۶۶: این مدعیان که راه نشناخته اند 45شمارهٔ ۶۷: چون دیده بینشم عطا فرمودند 46شمارهٔ ۶۸: ای گشته ز شب بخورد و خوابی خرسند 47شمارهٔ ۶۹: کس جا بدل فتادگان تا نکند 48شمارهٔ ۷۰: درد دل خسته را، نگفتن چه کند؟49شمارهٔ ۷۱: جاهل، چو هوس بچتر شاهی فگند 50شمارهٔ ۷۲: طفلان، که فرح فزا و غم کاهانند 51شمارهٔ ۷۳: گر باده غم نصیب ما زین خم بود 52شمارهٔ ۷۴: گر قبله دل، نه کوی آن شاه بود 53شمارهٔ ۷۵: از خوی درشت، دوست نایاب شود 54شمارهٔ ۷۶: تا از دم گرمی سخنی سر نشود 55شمارهٔ ۷۷: با خلق الفت، دماغ سازی خواهد 56شمارهٔ ۷۸: هر کس که در این زمانه عزت جوید 57شمارهٔ ۷۹: زاد ره مرگ، گریه و آه ببر 58شمارهٔ ۸۰: از کار جهان، بترک و تجرید گذر 59شمارهٔ ۸۱: از خانه خراب کردن خلق به زور 60شمارهٔ ۸۲: تاکی ز شراب خواب مستی، برخیز!61شمارهٔ ۸۳: در مکتب عقل، خود کتاب خود باش 62شمارهٔ ۸۴: ای آنکه ترا خوش غلیانیست تلاش 63شمارهٔ ۸۵: مو، جوهر تیغ ابروی دلجویش 64شمارهٔ ۸۶: ای ازلم ولانسلمت، خلق به تنگ 65شمارهٔ ۸۷: در دیده چرغت، ای جهان فرهنگ 66شمارهٔ ۸۸: چرغ تو که در صید ندانسته درنگ 67شمارهٔ ۸۹: از صاف دلان نیست کدورت را رنگ 68شمارهٔ ۹۰: هر سو برخ تو نیست زلف شبرنگ 69شمارهٔ ۹۱: از واهمه چرغ تو آن زرین چنگ 70شمارهٔ ۹۲: برخیز شب ای همای اوج اقبال 71شمارهٔ ۹۳: ای آنکه نباشد از نمازت جز نام 72شمارهٔ ۹۴: گر دل نشدی باین دو مصرع شادم 73شمارهٔ ۹۵: هان کار بکن راست، که قامت شد خم 74شمارهٔ ۹۶: ای درد تو لیلی دل مجنونم 75شمارهٔ ۹۷: آن روز که بیدار از این خواب شوم 76شمارهٔ ۹۸: ما دشمن خویش را، بیاری زده ایم 77شمارهٔ ۹۹: عمری به عبث همنفس قال شدیم 78شمارهٔ ۱۰۰: هر چند گناه تو عظیم است عظیم 79شمارهٔ ۱۰۱: با اهل ستم مجوش بهر احسان 80شمارهٔ ۱۰۲: از صدق، سخن کند اثر در دل و جان 81شمارهٔ ۱۰۳: خواهی اگر از راحت کونین نشان 82شمارهٔ ۱۰۴: جانت نشود پاک ز گرد عصیان 83شمارهٔ ۱۰۵: خواهی که شود بر سر خلقت مسکن 84شمارهٔ ۱۰۶: خالی ز خرد شد سر و، از نیرو تن 85شمارهٔ ۱۰۷: هردم، رهم ای عشق بیک رنگ مزن 86شمارهٔ ۱۰۸: همراه شباب، رفت نیرو از تن 87شمارهٔ ۱۰۹: از گنج عطای تو، چه کم دارم من؟88شمارهٔ ۱۱۰: موجود، کسی به جز تو نشمارم من!89شمارهٔ ۱۱۱: کم گو، که بود سخن چو در مکنون 90شمارهٔ ۱۱۲: آمد پیری و، زشت شد صورت تو 91شمارهٔ ۱۱۳: شد وعده اگر خلاف در حضرت تو 92شمارهٔ ۱۱۴: واعظ چه کسست؟ کمترین بنده تو!93شمارهٔ ۱۱۵: پر در پی وصل آرزوها تک و دو 94شمارهٔ ۱۱۶: دردی که بسوی چاره ساز آیی کو؟95شمارهٔ ۱۱۷: از بهر شناساییت از لطف اله 96شمارهٔ ۱۱۸: ای از مرض حرص ترا دل مرده 97شمارهٔ ۱۱۹: شاهی خواهی، گدایی از دست مده 98شمارهٔ ۱۲۰: هستی نبود، جز غم و رنج و تعبی 99شمارهٔ ۱۲۱: گر صاحب تاج و کمری، ورپاجی 100شمارهٔ ۱۲۲: تا کی ز طمع خوار نظرها گردی 101شمارهٔ ۱۲۳: ای دل، تو بتنگم از جفا آوردی 102شمارهٔ ۱۲۴: نبود چو حضور قلب و مژگان تری 103شمارهٔ ۱۲۵: ای آنکه تمام آرزو و هوسی 104شمارهٔ ۱۲۶: با خشم و شره، همال تاکی باشی؟105شمارهٔ ۱۲۷: آمد پیری و، رفت ایام خوشی 106شمارهٔ ۱۲۸: دنیاست سرای غم، تو یکسر شعفی 107شمارهٔ ۱۲۹: بی داد و دهش ملک جهان نستانی 108شمارهٔ ۱۳۰: گر در طلب معرفت یزدانی 109شمارهٔ ۱۳۱: خوش آنکه ندارد غم فرزند و زنی 110شمارهٔ ۱۳۲: در مبحث علم، تندخویی چه کنی؟111شمارهٔ ۱۳۳: آجل خواهی، بفکر عاجل چه روی؟!

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ