کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای همنفس که میگذری بر مزار من
    زنهار یاد کن ز من و روزگار من
    نشکفته بود یک گلم از صد هزار گل
    ناگه بریخت باد اجل نوبهار من
    من غمگسار خلق جهان بوده ام مدام
    وا حسرتا که نیست کسی غمگسار من
    خاری که بر دمد ز گل من بر آورد
    گلهای حسرت از مژه اشکبار من
    دارم امید آنکه بگریند دوستان
    بر نا امیدی دل امیدوار من
    من در شکار گور چو بهرام بسته دل
    غافل که گور میکند آخر شکار من
    با آنکه صد کنار پر از سیم کرده ام
    گردون نهاد مزدی ازین در کنار من
    زان خاک خویش کرده ام از آب دیده گل
    تا بر دل کسی ننشیند غبار من
    در کار روزگار نبندی دل ای حکیم
    گر چشم اعتبار گشایی بکار من
    یار و برادر و پدر از من جدا شدند
    یارب تو باش از کرم خویش یار من
    از لطف خویشتن نظری کن که از کرم
    بر رحمت تو ختم شود کار و بار من
    اهلی بغیر نام نکو نیست یادگار
    این نکته یاد گیر تو هم یادگار من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha