اهلی شیرازی
قصیده ها
شمارهٔ ۶۱ - برای سنگ مزار سروده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای همنفس که میگذری بر مزار من زنهار یاد کن ز من و روزگار من نشکفته بود یک گلم از صد هزار گل ناگه بریخت باد اجل نوبهار من من غمگسار خلق جهان بوده ام مدام وا حسرتا که نیست کسی غمگسار من خاری که بر دمد ز گل من بر آورد گلهای حسرت از مژه اشکبار من دارم امید آنکه بگریند دوستان بر نا امیدی دل امیدوار من من در شکار گور چو بهرام بسته دل غافل که گور میکند آخر شکار من با آنکه صد کنار پر از سیم کرده ام گردون نهاد مزدی ازین در کنار من زان خاک خویش کرده ام از آب دیده گل تا بر دل کسی ننشیند غبار من در کار روزگار نبندی دل ای حکیم گر چشم اعتبار گشایی بکار من یار و برادر و پدر از من جدا شدند یارب تو باش از کرم خویش یار من از لطف خویشتن نظری کن که از کرم بر رحمت تو ختم شود کار و بار من اهلی بغیر نام نکو نیست یادگار این نکته یاد گیر تو هم یادگار من اهلی شیرازی