کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارب اینخیمه یا گلستان است
    یا نمودار چرخ گردان است
    دوخت نرگس بنقش او دیده
    یا در او چشم خلق حیران است
    گرد این خیمه بین که از حشمت
    اطلس چرخ عطف دامان است
    منزل دوست شد چو خیمه دل
    زین طنابش زرشته جان است
    چنبرش طوق گردن اعداست
    میخ او میخ چشم ایشان است
    با هزاران طناب زر پیشش
    خیمه آفتاب لرزان است
    فلک اطلس است و سایه او
    بر سر آفتاب تابان است
    آفتابی است شاه اسماعیل
    کز سپهر شرف درخشان است
    نزد کرسی نشین بارگهش
    کرسی عرش زیر فرمان است
    خیمه اش گر طناب بگشاید
    رشگ طاووس و باغ رضوان است
    ساقیا می بده بشادی او
    که کفش همچو گل زر افشان است
    آفتاب سپهر جان بخشی است
    روشن است این نه حرف پنهان است
    خیمه بیرون مزن ز سایه او
    که درین سایه آب حیوان است
    گر هزارش زبان بود اهلی
    وصف او صد هزار چندان است
    خیمه دولتش بود باقی
    بر زمین تامدار دوران است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha