کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرچه رخش همیشه حکایت ز مه کند
    مه چون جمال صورت او دید خه کند
    تا برمه دو هفته ز دیبه کله نهاد
    مه با فلک همی گله آن کله کند
    گر عارضش به نور کند روز را سپید
    شب را همیشه ظلمت زلفش سیه کند
    تایب که قصد دیدن او کرد، در زمان
    از توبه باز گردد و قصد گنه کند
    او را ز روی عشق به صد جان نعم کنم
    گر چه مرا زبانش به یک بوسه نه کند
    گر هفت چرخ کار رما سر به ره نکرد
    زان لب سه بوسه کار مرا سر به ره کند
    گوید به چهره، ماه دو پنج است و یک چهار
    در روز بزم هر که به رویش نگه کند
    گویی کز آسمان به زمین آمده است ماه
    تا روز بزم خدمت خوارزمشه کند
    اتسز علاءدین که همی دین و شرک را
    کلکش نظم بخشد و تیغش تبه کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha