کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صدر عالی اوحدالدین دام انعامه که هست
    چاکر خاک جنابش چشمه آب حیات
    بر رخ این رقعه شکل نیلگون یعنی زمین
    داده رای او وزیر آسمان را شاه مات
    خصمش از رشگ دوات و کلک گوهر بار او
    سر بریده همچو کلک آمد سیه دل چون دوات
    عبده الاصغر خطابش کرده گاه فیض فضل
    بر فلک ماه عطارد بر زمین نیل و فرات
    گشته اجرام سپهر از لمعه رایش اثر
    برده اوتاد زمین از فضله حلمش ثبات
    بنده صدرش مجیر از صدمه صفرا و تب
    دارد الحق عارضه در شمل و صحت در شتات
    دور از آن قطب جلال امروز شد حالش چنان
    کر ببینم باز نشناسم همی نعش از بنات
    اندرین محنت جز از مدحش نمی خواهم امان
    وندرین نکبت جز از صدرش نمی جویم نجات
    دارم اسباب علاج از خشک و تر الا دو چیز
    حاصل آید گر کند رایش سوی من التفات
    آن یکی سر دو ترش چون شعر من یعنی نقوع
    وان دگر شیرین و خوش چون لفظ تو یعنی نبات

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha