کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صاحبا! داننده اسرار می داند که من
    جز به مدحت ده زبان چون غنچه سوسن نیم
    روی من همچون لب کلک تو دایم تیره باد
    گر برای مدح تو در عالم روشن نیم
    مرد میدان فصاحت من توانم بود از آنک
    هر نفس مدح تو زایم گر چه آبستن نیم
    بنده صدر توام بالله اگر چه ظاهرا
    حلقه اندر طرف گوش و طوق در گردن نیم
    من شدم بر تر و خشک مدح تو واقف از آنک
    همچو خصمان خشک مغز از جهل و تر دامن نیم
    در ثنای تو زبان آتش کنم مانند شمع
    زانکه در معنی گزاری چون لگن الکن نیم
    کوچ نزدیکست و من محروم از تشریف تو
    چند گویی صبر و صبر آخر که من ز آهن نیم؟
    کار من دریاب و یک ره دشمنم را کور کن
    زانکه گر چه ناکسم بی دوست و بی دشمن نیم
    آنکه او انعام از من باز گیرد تو نیی
    وانکه او از تو طمع بردارد آنکس من نیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha