کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درویشی بود در نشابور او را حمزة التراب گفتندی از بس تواضعی که در وی بودی. روزی به شیخ رقعۀ نبشت که تُراب قدمه. شیخ بر ظهر رقعه بنوشت این بیت را و بفرستاد:
    گر خاک شدی خاک ترا خاک شدم
    چون خاک ترا خاک شدم پاک شدم
    و شیخ الاسلام جد این دعاگوی خواجه بوسعید چنین آورده است که جماعتی برآنند که بیتها که به زبان شیخ رفته است او گفته است و نه چنانست که اور ا چندان استغراق بودی بحضرت حقّ که پروای بیت گفتن نداشتی الا این یک بیت که بر ظهر رقعۀ حمزه نبشت و این دو بیت دیگر درست نگشته است که شیخ گفته است:
    جانا بزمین خاوران خاری نیست
    کش با من و روزگار من کاری نیست
    با لطف و نوازش جمال تو مرا
    در دادن صدهزار جان عاری نیست
    دیگر همه آن بوده است که از پیران یاد داشته است.

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha