کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در آن وقت کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز بنشابور بود، دختر علوی پیش شیخ درآمد و مادر و پدر این دختر سؤال کردندی از مردمان. شیخ آن دختر را پیش خویش بنشاند و گفت این پوشیده از فرزندان پیغامبرست و شما دوستی او می‌کنید و در وقت صلوات دادن بر وی آوازها بلند می‌کنید. اکنون بُرهان آن دعوی بنمایید که در حقّ جد او می‌کنید بنیکویی کردن شیخ جامه از سر برکشید و بدان دختر داد و آن جمع کی آنجا حاضر بودند موافقت کردند و دختر به مراد تمام رسید.

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha