کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خجسته دولت عالی همین کرد ایملک پیمان
    که فتحی نو دهد هر روز از یک گوشه کیهان
    فرود آرد سپاهت را به گرد کشور عاصی
    برآرد گرد از آن کشور بسوی گنبد گردان
    برانگیزد ز شادروان سپاه پادشاهی را
    نشاند یک غلامت را بر آن شاهانه شادروان
    همه گردان فیل افکن همه مردان شیر اوژن
    همه چون رستم و بهمن همه چون طوس و چون دستان
    هزیمت رفتگان چونان همی رفتند روی از پس
    چو اندر رستخیز آنکس کجا گوینده بهتان
    دو دست اندر عنان چونان چو اندر سلسله دوزخ
    دو پای اندر رکاب ایدون چو اندر کنده زندان
    تو گفتی هر یکی زیشان یکی کشتی شده ز آنپس
    خله اش دو پا و بیلش دست و مرغابیش کشتیبان
    چو بازیگر همی رفتند خم داده میانک را
    بحلق اندر یکی حلقه، بتن عریان بدل بریان
    نهاده دست چون کوران، همه بر پشت یکدیگر
    عصای یکدگر گشته نژند از تهمت عصیان
    ز بس کشته، ز بس غرقه، ز خیل دشمنان گفتی
    چه شد هامون چه شد جیحون که آن چونین و این چونان
    سپه سالار لشکرشان، یکی لشکرشکن کآخر
    شکسته شد از او لشکر ولیکن لشکر ایشان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha