کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر آینه سرمه سیه ریخته بین

    طوطی روان بحلق آویخته بین

    زان سنبل تر

    ز انشاخ شکر

    چون نرگس مست را برانگیخت ز خواب

    سبحان الله فتنه انگیخته بین

    میگفت دلم

    در دور قمر

    افسوس که عمر رفت بر بوک و مکر

    از رفته دگر چه سود امبار دگر

    توفیق خدا باشد

    یابیم مراد دل

    گرهست دلم شاد غمم نیست ازین

    کاصحاب خرد را بهمه حال نظر

    بر حکم قضا باشد

    در غی و رشاد دل

    ای آنک دل از تو بر نگیرم هرگز

    زان یاد همی دار که با من بستی

    میدان

    پیمان

    دریاب که جان رسیدست بلب

    لب بر لب من نه ایصنم تا بینند

    بشتاب

    اصحاب

    وه وه که دلم ز آتش عشق تو بسوخت

    ای آب روان بلطف مانند میی

    آری و الله

    بی اکراه

    کفتم ز سر لطف که ای طرف پسر

    زان پیش که مور صف کشد گردشکر

    خواهم نفسی ز صحبتت آسودن

    دانم که رضا داری

    از شام شراب دادنت تا بسحر

    وانگه که فرو شد از سر مستی سر

    گویم که میان ما چه خواهد بودن

    آئین وفا داری

    ای روی تو بر سپهر خوبی ماهی

    از بند غمت بر غم هر بد خواهی

    آزادم کن

    دانم غم عشقت دل من شاد کند

    تا کی ز غم عشق تو هم گه گاهی

    دلشادم کن

    ای چشم سیاه تو بلای دل من

    مشتاق تو شد دلم برای دل من

    برخیز و بیا

    گر خواجه ترا روزها رها می نکند

    آخر شبکی بهر رضای دل من

    بگریز و بیا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha