به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آن باغ داغ پررر آذر طبیعتم
کش برگ و بر ز اخگر و طیرش سمندر است
آن روضه ام که هر شجرش راکه باغبان
آبش ز خون دل ندهد خشک و بی بر است
آن پای تا بسر همه زخم و جراحتم
کورا بخواب عافیت ، الماس بستر است
آن خسته ام که در تب صفر او جوش خون
فصادش ، آتش جگر و شعله نشتر است
آن هدهدم که در چمن لاله زار عشق
تاجش ز شعله شجر طوربرسر است
آن تیغ آب داده ز هر ملامتم
کش پای تاسر از اثر زخم جوهر است
آن شعله دوست هیزم خشکم که خاک وی
صندل فروش ناصیه عودوعنبر است
آن کشتیم که بر زبر بحر شعله موج
آشوبگاه موجه طوفانش معبر است
آن بحر جوهری طلب و تشنه دوستم
کش برق موج و آبله سینه گوهر است
آن کشته ام که در دهن زخم های او
قناد خانه های لبالب ز شکر است
آن عالمم کش از زبر عرش تاثری
اشیا بدون صورت نوعی ، مصور است
آن ره نوردوادی بیت المقدسم
کوراصدای عطسه جبریل رهبر است
کوته کنم عبارت و معنی کنم دراز
آن بلبلم که نغمه زن باغ حیدر است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.