خوشا مستی و عشق نازنینی
*****
نه کیشی و نه آئین و نه دینی
*****
ترا کرده چنان خواب گران مست
که جز خود کس ندانی نیست یا هست
اگر خواهی بلندی پست شو پست
بترس از زیردستان ای زبردست
*****
که دستی هست در هر آستینی
*****
اگر سلطان اگر شهزاده گر شاه
چو دست چاره شد از دهر کوتاه
نمیآید به کارت منصب و جاه
ره ما تیره و هر گم صد چاه
*****
نه راه پس نه چشم پیشبینی
*****
چو شد پیمانه پر گر شهد و گرسم
تو را دولت اگر بیش است وگر کم
دو روز عمر اگر شادی و گر غم
بود آسوده آن کز خلق عالم
*****
نه مهری باشدش در دل نه کینی
*****
به یک قطره ز دریا کم چه باشد
ز گنجی بذل یک درهم چه باشد
عنایت با گدام یک دم چه باشد
مرا غم از در منعم چه باشد
*****
زیان خرمنی از خوشهچینی
*****
نمودی عمر صوف اندرز و مال
نشد یک دم که باشی فارغ البال
دو روی هم بپردازی به اعمال
نمیگردد شراب انگور صد سال
*****
اگر در خم نماند اربعینی
*****
وفا تخمی است در آب و گل ما
*****
نروید این گیاه از سرزمینی
*****
هر آن زهدی که بهر خود رستی است
نه زهد است آن کلید چاه پستی است
بیا ساقی که کیش عشق مستی است
*****
برو زاهد چه دنیایی چه دینی
*****
نه هر کس را شود رفعت مسلم
نه هر کس جام دارد میشود جم
نه هر گوشی است بر اسرار محرم
شود تا نقش در وی اسم اعظم
*****
کجا شایسته باشد هر نگینی
*****
توانی هر چه نیکو ساز اخلاق
که خشکی زهر و خوشر وئیست تریاق
مکن بر خود چو (صامت) تنگ آفاق
نه راهی در درون پرده مشتاق
*****
نه کس را از برون علم الیقینی