کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عارف راز حضرت معروف

    چون سری سر او به او مکشوف

    گفت سی سال شد که تا با یار

    می کنم گفتگو درین بازار

    من به او گفته ام سخن به خدا

    خواجه گوید سخن کند با ما

    سخن ما همه بود با دوست

    که سمیع و بصیر و دانا اوست

    هر که این سمع و این بصر دارد

    سخنم سر به سر زبر دارد

    بایزید آن همای ربانی

    بلبل گلستان سبحانی

    بود شهباز آشیانهٔ ما

    محو در بحر بیکرانهٔ ما

    گفت سلطان صورت معنی

    با تو گویم که کیست آن یعنی

    بایزید است بایزید یقین

    در میان نیست این عجایب بین

    از یقین دوئی پدید آمد

    نام یک عین بایزید آمد

    مژدگانی که بایزید نماند

    میل او با یزید هیچ نماند

    گر تو فانی شوی بقا یابی

    خود از این بی خودی خدا یابی

    تو ز هستی و نیستی بگذر

    شاید اینجا نایستی بگذر

    سایهٔ اوست هستیت ای دوست

    بگذر از سایه هر چه هستی اوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha