کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در چمن چون شاخ گل نازک تنی افتاده است

    سایه نیلوفری بر سوسنی افتاده است

    چون مه روشن که تابد از حریر ابرها

    ساق سیمینی برون از دامنی افتاده است

    یک جهان دل بین که از گیسوی او آویخته

    یک چمن گل بین که در پیراهنی افتاده است

    روی گرمی شعله ای در جان ما افروخته

    خانمان سوز آتشی در خرمنی افتاده است

    دیگرم بخت رهایی از کمند عشق نیست

    کار صید خسته با صید افکنی افتاده است

    نور عشق از رخنهٔ دل بر سرای جان دمید

    پرتوی در کلبه ام از روزنی افتاده است

    چون نسیم اندام او را بوسه باران کن رهی

    کز هوسناکی چو گل در گلشنی افتاده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha