کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای تیر باران غمت، خون دل ما ریخته

    نگذاشت طوفان غمت، خون دلی ناریخته

    ای صد یک از عشقت خرد، جان صیدت از یک تا به صد

    چشم تو در یک چشم زد، صد خون تنها ریخته

    ای ریخته سیل ستم بر جان ما سر تا قدم

    پس ذرهٔ ناکرده کم، ما تن زده تا ریخته

    ماهی و جوزا زیورت، وز رشک زیور در برت

    از غمزهٔ چون نشترت مه خون جوزا ریخته

    محراب قیصر کوی تو، عید مسیحا روی تو

    عود الصلیب موی تو، آب چلیپا ریخته

    گیرم‌نه‌ای چون آب نرم، آتش مباش از جوش گرم

    آهسته باش ای آب شرم، از چشم رعنا ریخته

    زلفت چو هر غوغائیی، چون زیر هر سودائیی

    چشمت بهر رعنائیی، آب رخ ما ریخته

    در پختن سودای تو خام است ما را رای تو

    ما زر و سر در پای تو، خاقانی آسا ریخته

    روز نو است و فخر دین بر آسمان مجلس نشین

    ما زر چهره بر زمین، تو سیم سیما ریخته

    خاقان اکبر کز فلک بانگ آمدش کالامر لک

    در پای او دست ملک، روح معلا ریخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha