کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای با دل سودائیان عشق تو در کار آمده

    ترکان غمزت را به جان دلها خریدار آمده

    آئینه بردار و ببین آن غمزهٔ سحر آفرین

    با زهر پیکان در کمین ترکان خون‌خوار آمده

    تو بادی و من خاک تو، تو آب و من خاشاک تو

    با خوی آتش‌ناک تو صبر من آوار آمده

    دانم که ندهی داد من، روزی نیاری یاد من

    بشنو شبی فریاد من، داغ شب تار آمده

    ای خون من در گردنت، زین دیر یادآوردنت

    وز دست زود آزردنت جانم به آزار آمده

    هم خواب خرگوشم دهی، داغ جگر جوشم نهی

    ای از تو آغوشم تهی، خوابم همه خار آمده

    خاقانی و درد نهان، خون دل از ناخن چکان

    وز ناخن غم هر زمان مجروح رخسار آمده

    او بلبل است ای دلستان طبعش چو شاخ گلستان

    در مجلس شاه اخستان لعل و زرش بار آمده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha