کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     

    ز آه و ناله خود نرم کردم سنگ خار را

    خجل کردم ز سیلاب سرشک خویش دریا را

    اگر میدید مجنون آنچه من در عاشقی دیدم

    نمی آورد برلب تا قیامت نام لیلا را

    ز یوسف کام دل را با دوصد نیرنگ حاصل کرد

    بفن عشق بازی آفرین بادا زلیخا را

    مرا افگند سودای رخت در عالم دیگر

    که از نفرت زدم بر پشت پای دنیا را

    اگر داری یقین بر حضرت روزی رسان ای دل

    چرا در خاطرت ره میدهی سودای فردا را

    من از خاک درش در زندگی جایی نمیرفتم

    رموز یار را دیدم گرفتم راه صحرا را

    اگر من زنده تا روز قیامت در جهان باشم

    نخواهم باز یگذارم سر کوی شما پا را

    خیال قامت اش عمری به آب دیده پروردم

    چسان سازم فراموش از دل خود یا میرزا را

    وصال یار را ای عشقری اینجا نمی یابی

    بر آور از دل پر درد و داغت این تمنا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha