کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب نماید در صفت زلفین آن بت روی را

    مه نماید در صفت رخسار آن دلجوی را

    شب ‌کجا جوشن بود کافور دیبا رنگ را

    مه‌ کجا مَفرَش بود زنجیر عنبر بوی را

    بر زمین هر کس خبر دارد که ماه و آفتاب

    سجده بردند از فلک دیدار آن بت روی را

    بر گذشت آن ماه پیکر گرد باغ و بوستان

    گرد رو اندر به عَمد‌ا تاب داده موی را

    موی و روی او به‌ باغ و بوستان تشویر داد

    سنبل و شمشاد را و لالهٔ خود روی را

    زلف و خالش را شناسد هر کسی چوگان و گوی

    درخور آمد گوی‌ چوگان را و چوگان‌‌ گوی را

    هر کجا باشد رخ و خطش نباشد بس‌ عجب

    گر ندارد شوی زن را طاعت و زن شوی را

    چونکه اندر خانهٔ وصل آمد از کوی فراق

    در گشاد این خانه را و در ببست آن‌ کوی را

    او و من هر دو به مهر و دوستی یکتا دلیم

    نیست راه اندر میانه حاسد و بدگوی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha