کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در ده ما بود برنایی چو ماه

    اوفتاد آن ماه یوسف‌وش به چاه

    در زبر افتاد خاک او را بسی

    عاقبت ز آنجا بر آوردش کسی

    خاک بر وی گشته بود و روزگار

    با دو دم آورده بودش کار و بار

    آن نکو سیرت محمد نام بود

    تا بدان عالم ازو یک گام بود

    چون پدر دیدش چنان، گفت ای پسر

    ای چراغ چشم وای جان پدر

    ای محمد، با پدر لطفی بکن

    یک سخن گو، گفت آخر کو سخن

    کو محمد، کو پسر، کو هیچ کس

    این بگفت و جان بداد، این بود و بس

    درنگر ای سالک صاحب نظر

    تا محمد کو و آدم، درنگر

    آدم آخر کو و ذریات کو

    نام جزویات و کلیات کو

    کو زمین، کو کوه و دریا، کو فلک

    کو پری، کو دیو و مردم ،کو ملک

    کو کنون آن صد هزاران تن زخاک

    کو کنون آن صد هزاران جان پاک

    کو به وقت جان بدادن پیچ پیچ

    کو کسی، کو جان و تن، کو هیچ‌هیچ

    هر دو عالم را و صد چندان که هست

    گر بسایی و ببیزی آنک هست

    چون سرای پیچ پیچ آید ترا

    با سر غربال هیچ آید ترا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha