کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی پرسید ازان دیوانه ساری

    که ای دیوانه حق را چیست کاری

    چنین گفت او که لوح کودکان را

    اگر دیدی چنان می‌دان جهان را

    که گاه آن لوح بنگارد ز آغاز

    گهی آن نقش کُلّی بسترد باز

    درین اشغال باشد روزگاری

    بجز اثبات و محوش نیست کاری

    فغان از خلق و فریاد از زمانه

    نفیر از نقش لوح کودکانه

    نگاری کان زنان بر دست دارند

    اگرچه زان نکوئی چون نگارند

    دل آن بهتر کزان دربند نبوَد

    که آن هم بیشِ روزی چند نبوَد

    نگاری کان نخواهد ماند بر جای

    نه بر دستست زیبنده نه بر پای

    نگاری کان بسان درهم آید

    چو زهر جانست جان زو پُر غم آید

    اگرچه ذوقِ دنیا بی‌شمارست

    ولیکن در بقا چون آن نگارست

    سر مردان عالم مصطفی بود

    ببین تا در ره دنیا کجا بود

    چو اندر ملک درویشی سرافراخت

    قبای مسکنت را در بر انداخت

    طعام جوع را صد خوان بگسترد

    بملک فقر شادروان بگسترد

    چنان بر ملکِ دنیا خاک انداخت

    که رخت از خاک بر افلاک انداخت

    کمال ملک درویشی چنان داشت

    که آن طاقت ندانم تا توان داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha