کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی می‌رفت در بغداد بر رخش

    تو گفتی بود در دعوی جهان بخش

    پس و پیشش بسی سرهنگ می‌شد

    بمردم بر ازو ره تنگ می‌شد

    ز هر سوئی خروش طَرِّقوا بود

    که بردابرِدِ او از چارسو بود

    مگر بهلول مشتی خاک برداشت

    بشد وان خفیه‌اش پیش نظر داشت

    که چندین کبر از خاکی روا نیست

    که گر فرعون شد خواجه خدا نیست

    بدین ترتیب رَو تا اهلِ بازار

    همه بنهاده دام از بهرِ مردار

    چو مطلوب کسی مردار باشد

    کجا با سرِّ قدسش کار باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha