کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دعوئی بد صوفی درویش را

    سوی قاضی برد خصم خویش را

    صوفی آن دعوی چو کرد آنجایگاه

    بیّنت را خواستش قاضی گواه

    رفت صوفی ودل از بند آورید

    در گواهی صوفئی چند آورید

    قاضیش گفتادگر باید گواه

    برد ده صوفی دگر آنجایگاه

    باز قاضی گفت ای مرد مجاز

    صوفیان را می میار اینجا فراز

    زانکه هر صوفی که با خود آوری

    یک تنند ایشان اگر صد آوری

    چون عدد نبود میان آن گروه

    دو گواه آور نه زان آن گروه

    کاین گروهیاند چون یک تن شده

    وز میانشان رسم ما و من شده

    هر که یک دم اوفتاد این جایگاه

    تا ابد جاوید برخیزد ز راه

    نام او از هر دو عالم گم شود

    همچو یک شبنم که در قلزم شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha