کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود درویشی بغایت غم زده

    آن یکی گفتش که ای ماتم زده

    غم بدر کن زانکه من هم کردهام

    گفت چندین غم نه من آوردهام

    این زمان من روز و شب در ماتمم

    کانتواند برد کاورد این غمم

    این همه غم کز دل پرخون خورم

    چون نه من آوردهام من چون برم

    من ندانم هیچ غم در روزگار

    چون فراق و سخت تر زین نیست کار

    گم شود صد عالم غم باتفاق

    در بر یک ذرهٔ غم از فراق

    ذرهٔ تا هستی خویشت بود

    صد فراق سخت در پیشت بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha