به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
در رهی میرفت هارون گرمگاه
دید میلی سر بر آورده براه
کرد هارون قصد میل سایه دار
گشت بهلول از دگر سوی آشکار
گفت بفکن طمطراق ای پرهوس
چون ز دنیا سایهٔ میلیت بس
سوی باغ و منظر و ایوان و خیل
چیست ان یکفیک ظل المیل میل
چون فراسر میشود در سایهٔ
پس بود بسیار اندک مایهٔ
دنیی دون چون نهنگی سرکشید
نیک و بد را تا بگردن درکشید
جمله را تا حشر بر پیچید دست
هیچکس از دام مکر او نجست
جملهٔ شیران بزنجیر ویند
زیر دست حکم و تسخیر ویند
گر ز بی مغزی تو دنیا دوستی
چون پیازی پای تا سر پوستی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.