کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا نبی صدیق را محرم گرفت

    صبح صادق عرصه عالم گرفت

    صبح صدق از مشرق عزت بتافت

    قاف تا قاف جهان عزت بیافت

    جملهٔ عالم ازو پر نور گشت

    چشم بد یا کور شد یا دور گشت

    صدق میبارد ز یک یک کار او

    گر ندانی بحث کن اسرار او

    چون نبی از خوان حی لایموت

    در محیط صدر او میریخت قوت

    بسته بودش هفت سقف دلفروز

    کو نخوردی قوت جز تا هفت روز

    گاه مال و گاه جان میباخت او

    با رسول و با خدا میساخت او

    مصطفا گفتا خداوند جلیل

    بود و خواهد بود جاویدم خلیل

    گر مرا بودی خلیلی جز احد

    آن ابوبکر منستی تا ابد

    یک تجلی خلق را عام آمدست

    خاص آن او را ز انعام آمدست

    مرده گر میرود بر روی خاک

    هست از قول نبی صدیق پاک

    چون صفات نفس در وی مرده بود

    سر بصدق زندگی آورده بود

    او بدین عالم نیفتاده ز خویش

    جان بدان عالم فرستاده ز پیش

    جان او چون آن جهانی گشته بود

    غرق دریای معانی گشته بود

    آن جهانی داشت جان تا بود او

    برد هم جان همچنان تا بود او

    چون در آن عالم بود جان یکی

    هرچه گوید صدق گوید بی شکی

    لاجرم پیوسته در تحقیق بود

    هم خلیفه بود و هم صدیق بود

    جان او چون زان جهان میگفت راز

    صدق او در در خلافت کرد باز

    فتنه کز خواب نبی بیدار شد

    او بتنهایی خود در کار شد

    تانشاند از راه خویش آن فتنه را

    دست بگشاد و ببست آن رخنه را

    گر نبودی صدق ورای آن امام

    از مسلمانی نماندی بیش نام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha