به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
سالها بودم ز عشق گل بدرد
با دو چشم پر زخون و روی زرد
خوش وصالی بُد رخ این باغبان
تا چه آمد بر سرش از گرم و سرد
برد محبوب مرا از گلستان
با دو چشم پر ز خون و روی زرد
بعد از این خاک سر کویش بیار
بار او بر چشم ما کن همچو گرد
چون نکردم شکر ایام وصال
پیش آمد باز این دوران بدرد
ای دل غمدیده با دوران بساز
یا برو طومار دعوی در نورد
ناله کردن تا چه بگشاید مرا
این زمان از باغبان باید مرا
رفت بلبل از پی گل تا بشهر
تا چه میآید بروی گل ز دهر
دید سوراخی درو گل ریخته
آتشی در زیر آن انگیخته
آبروی گل از آنجا میچکید
این غزل میگفت بلبل میشنید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.