کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سقاک الله ای دیار

    که از دور روزگار

    تهی مانده ای ز یار

    من و جان بی قرار

    به گرد تو اشکبار

    چه پنهان چه آشکار

    چو ابری که در بهار

    کند گریه بر چمن

    به هر هر منزل و مقام

    که آن سرو خوشخرام

    به یاران نشسته رام

    به عشرت گرفته جام

    وزان جام شادکام

    به جایی نهاده گام

    برآنجای صبح و شام

    نهم روی خویشتن

    درین دلگشا محل

    چو فردوس بی بدل

    ز دوران پر حیل

    چه بینم بجز خلل

    کنم تا برد اجل

    سر رشته امل

    گهی ناله بر طلل

    گهی گریه بر دمن

    به هر جا زمین نشین

    شد آن یار نازنین

    به چشم من غمین

    که دارد به تیغ کین

    به جانم غمش کمین

    خس و خار آن زمین

    به از سرو و یاسمین

    به از سنبل و سمن

    دلی دارم ای نسیم

    ز هجران او دو نیم

    چو هر بزم را ندیم

    تویی ناکشیده بیم

    گذر کن بر آن حریم

    که آن مه بود مقیم

    درآن روضه نعیم

    بگو شرح حال من

    چو آن یار دل گسل

    به قتلم دهد سجل

    وزآن قتل تنگدل

    به رفتار معتدل

    به خاکم رسد خجل

    به جانش کنم بحل

    ز شوقش چو گل ز گل

    زنم چاک پیرهن

    درین خطه خطر

    حذر جامیا حذر

    که با طبع نکته ور

    کنی دعوی هنر

    به کف چو نبودت زر

    سخن گر شود گهر

    کجا یار سیمبر

    نهد گوش بر سخن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha