کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بپیچ ای تازیانه! خرد کن، بشکن ستون استخوانم را
    به تاریکی تبه کن، سایهٔ ظلمت
    بسوزان میله‌های آتش بیداد این دوران پر محنت
    فروغ شب فروز دیدگانم را
    لگدمال ستم کن، خوار کن، نابود کن
    در تیره چال مرگ دهشت‌زا
    امید ناله سوز نغمه خوانم را
    به تیر آشیان سوز اجانب تار کن، پاشیده کن از هم
    پریشان کن، بسوزان، در به در کن آشیانم را
    به خون آغشته کن، سرگشته کن در بیکران این شب تاریک وحشت‌زا
    ستم‌کش روح آسیمه، سر افسرده جانم را
    به دریای فلاکت غرق کن، آواره کن، دیوانهٔ وحشی
    ز ساحل دور و سرگردان و تنها
    کشتی امواج کوب آرزوی بیکرانم را با وجود این همه زجر و شقاوت‌های بنیان کن
    که می‌سوزاند این‌سان استخوان‌های من و هم میهنانم را
    طنین افکن سرود فتح بی چون و چرای کار را
    سر می‌دهم پیگیر و بی پروا! و در فردای انسانی
    بر اوج قدرت انسان زحمت‌کش
    به دست پینه بسته، می فرازم پرچم پرافتخار آرمانم را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha