کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو را گر هست واجب بهر قتل من کمر بستن
    مرا ممکن نمیباشد ز رخسارت نظر بستن
    چه گویم وصف خط عارضت را؟ چون تو میدانی
    نمیآید ز من پیرایه بر دور قمر بستن
    توان با رشتهٔ الفت به هم پیوست عالم را
    چنان کز رشته‌ای ممکن بود عقد گهر بستن
    در آن معبر، که سائل راست دست از آستین بیرون
    بود از بخل قارونی گره بر سیم و زر بستن
    مرا عار از لباس کهنه نبود، لیک گردون را
    چه نذری باشد از این کهنه بر شاخ شجر بستن؟
    زدل (صابر) نخواهد کرد بیرون مهر یاران را
    کجا ز آیینه می‌آید بروی خلق در بستن؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha