کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یوسف کنعان چو در زندان نشست

    بر زلیخا آمد از هجران شکست

    خان و مان بر وی چو زندان تنگ شد

    سوی زندان هر شبش آهنگ شد

    گفت با او فارغی از داغ عشق

    ناچشیده میوه ای از باغ عشق

    چند ازین بستانسرای نازنین

    چون گنهکاران شوی زندان نشین

    گفت باشد از جمال دوست دور

    عرصه آفاق بر من چشم مور

    ور کنم با او به چشم مور جای

    خوشترم باشد ز صد بستانسرای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha